. |
☆❤❤❤ کلبه ی دوتا عاشق ❤❤❤☆ درباره وبلاگ ![]() پروفایل مدير وبلاگ مطالب اخير
ورود کاربران نويسندگان خبرنامه مطالب مرتبط عضویت سریع منوی کاربری
خوش آمدید آخرین ورود : /user/profile نام کاربری : /user/edit آخرین ارسال های انجمن
زن که باشی
گاهی کم می آوری
دست هایی را که مردانگی شان امنیت می آورد
و شانه هایی را که استحکام آغوششان لمس آرامش را به همراه دارد.
دست خودت نیست زن که باشی گاهی دوست داری تکیه بدهی...پناه ببری...ضعیف باشی...
دست خودت نیست زن که باشی گه گاه حریصانه بو میکنی دستهایت را
شاید عطر تلخ و گس مردانه اش لا به لای انگشتانت باقی مانده باشد.
زن که باشی گاهی میزنی زیر گریه
که دلش بلرزد و صدایت کند:بانو.... دست خودت نیست زن که باشی گاهی رهایش می کنی و پشت سرش آب می ریزی و قناعت می کنی به رویای حضورش به این امید که او خوشبخت باشد. دست خودت نیست زن که باشی همه ی دیوانگی های عالم را بلدی. میتوانی زیر لب ترانه بخوانی و آشپزی کنی...
میتوانی جلوی آینه موهایت را شانه کنی و حس کنی نگاهش را
میتوانی ساعتها به امید گره خوردن شال دور گردنش..ببافی و در هر رج بوسه بکاری برای
روزهای مبادا که کنارش نیستی...
زن که باشی باید صبور باشی مدارا کنی و با همه ی بغض ات لبخند بزنی
زن که باشی...
هزار بار هم که بگوید:دوستت دارد!!!
بازهم خواهی پرسی:دوستم داری؟؟؟
و ته دلت همیشه خواهد لرزید.......
زن که باشی هرچقدرهم که زیبا باشی نگران زیباترهایی میشوی که شاید عاشقش شوند.....
زن که باشی هروقت که صدایت میکند:خوشکلکم!!!
خدا را شکر میکنی که درچشمان او زیبایی
دست خودت نیست زن که باشی همه ی دیوانگی های عالم را بلدی...
نظرات شما عزیزان: نوع مطلب : برچسب ها : چت باکس
تبادل لینک هوشمند پيوندها
آمار سایت
|